مجمع دانشگاهیان انقلاب: ناکارآمدی کارگزاران دولت قبل پیامدهای ناگواری ایجاد کرد
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۲۹۰۰۷
به گزارش حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، مجمع دانشگاهیان انقلاب اسلامی خطاب به ملت ایران بیانیهای صادر و در آن تاکید کرد: دشمنان پرکینه و زخمخورده، بهخصوص شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار و اذناب منطقهای و غربی آن، بیش از هرزمان دیگر تدارک ویژه دیدهاند؛ تدارکی چند وجهی، از فشار همه جانبه سیاسی تا تحریم فلجکننده اقتصادی، تا جنگ هزار خنجر و نبرد پیچیده شناختی رسانهای.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن بیانیه به شرح ذیل است:
محضر ملت شریف و بصیر ایران اسلامی
در این روزهای پرهیاهو که دیگربار پرچم سیاه فتنهگری برافراشته شده و اردوگاه شیطان برای اهداف پلید خود مشغول یارگیری مجدد است، یکبار دیگر حضور پرشور و سرشار از بصیرت شما در حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی ایران، برگی نوین در تاریخ مجاهدتهای این مرز و بوم به یادگار گذاشته است.
سالهای متمادی است که جریان استکبار در مسیر دشمنی کینهتوزانه با انقلاب اسلامی ایران، تمام ابزارهای پیدا و پنهان را به کار انداخته، اما هربار با سرخوردگی و شکست مجبور به عقبنشینی شده است؛ و در این روزها در حالیکه در مسیر افول و از دست دادن سلطه جهانی خود است، بار دیگر بخت و اقبال خود را میآزماید که آیا خواهد توانست ایران قوی را در تلاطم فتنهگری و آشوب خیابانی زمینگیر کند تا شاید اجازه ندهد صدای حقخواهی ملت مجاهد ایران به گوش مظلومان عالم برسد؛ که خود به یقین میدانند اگر این ندای آخرالزمانی در عالم طنینافکن شود این حرکت رو به رشد تبدیل به الگویی جهانی خواهد شد و آنهنگام ستونهای استحکام استکبار فرو خواهد ریخت و نظمی نوین بر نظامات سیاسی اقتصادی و فرهنگی دنیا حاکم خواهد شد.
گرچه برخی مشکلات داخلی و بعضی از نقیصههای مدیریتی باعث نارضایتی مردم شده است و طبقه محروم و مستضعف جامعه را بهخاطر گرفتاریهای اقتصادی در مضیقه و تنگنا قرار داده است اما بههر تقدیر دشمنی دشمنان قسمخورده بیش از هر زمان دیگر، نیات پلید خود را بر واژگونی هویتی این مردم مقاوم و شکستن ارادهها متمرکز ساخته است.
پس در همین نقطه تاریخی است که ایران عزیز ما، در دامن ملتی با چنین عظمت، نظارهگر وضعیتی است که دشمنان پرکینه و زخمخورده، بهخصوص شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار و اذناب منطقهای و غربی آن، بیش از هرزمان دیگر تدارک ویژه دیدهاند؛ تدارکی چند وجهی، از فشار همه جانبه سیاسی تا تحریم فلجکننده اقتصادی، تا جنگ هزار خنجر و نبرد پیچیده شناختی رسانهای؛ اما به وعدههای خداوند قهار باور داریم که در این گردنه پر افت و خیز، قهرمان تاریخ، شما ملت شریف و بصیر ایران خواهید بود. پس باید همگان در برابر عظمت بیمانند شما سر تسلیم فرود آورند و آینده درخشانی را به ایران اسلامی بشارت دهند.
اما در این مجال سخنی با آشوبگران و فتنهانگیزان داخلی و خارجی نداریم که سرانجام آنان معلوم است: «هوَ الَّذی أَرسَلَ رَسولَه بِالهُدى و دینِ الحَقِّ لِیُظهِرَه عَلَى الدّینِ کُلِّهِ و لَو کَرِهَ المُشرِکُون»؛ چراغی را که ایزد برفروزد، هرآنکس پف کند ریشش بسوزد.
اما سخنی با کارگزاران و دولتمردان، نمایندگان و مدیران اجرایی و در انتها با دست اندرکاران آموزش عالی مطرح میکنیم:
1- پیام حضور مردم در حماسه انتخابات ریاستجمهوری، پیام تحول و پیشرفت بوده است؛ آنچنان که شخص آقای دکتر رئیسی نیز همواره بر این رویکرد تأکید داشته و با منطق روشن کوشیده است زمینهساز امیدآفرینی و ایجاد اعتماد بین مردم و نظام حکمرانی باشد. اما مرور پرونده یک سال و نیمه دولت نشان میدهد هنوز که هنوز است در مسیر تحولخواهی ملی تنگناهای بسیاری موجود است آنچنانکه در برخی بخشها، باقیمانده نگاههای واداده و انفعالی سابق مسیر تحقق وعدهها و شعارها را با بنبست مواجه کرده است. ناکارآمدی ناشی از عملکرد ضعیف کارگزاران دولت گذشته در عرصههای گوناگون پیامدهای ناگواری را برای کشور ایجاد نموده که برونرفت از آن نیازمند یک رویکرد تحولی و برنامه همهجانبه و البته چابک است اما متأسفانه برخی از اجزاء و عناصر نظام حکمرانی، همچنان مطابق روند گذشته عمل مینمایند.
2- تداوم رکود و سکون در روند اشتغال، نحوه جذب و بکارگیری افراد و بروکراسی حاکم، تعلل در وعده داده شده بابت تولید مسکن و حفظ ارزش پول ملی، تداوم شکاف بین درآمد و قدرت خرید مردم، بیثباتی قیمتها، عدم توزیع عادلانه منابع و امکانات، فسادهای پنهان، و سخت و دشوار شدن زیست اقتصادی مردم در تأمین معیشت، مسکن، بهداشت و سلامت، آموزش، رفاه، تماما هشدارهایی است که دولت را بیش از پیش مسئول میکند که هرچه سریعتر و عمیقتر برای برنامههای تحولی قیام کند.
برای این مهم لازم است دولت محترم برشهای مهمی از رویکرد تحولی خود را به انتخاب و گزینش مدیران همراه، باورمند و دارای قابلیت و ظرفیت مناسب پیشرفت معطوف بدارد و از سعی و خطا در انتصابات و شکلدهی ساختارها اجتناب کند. همزمان با این مسئله، ضرورت دارد دولت آقای دکتر رئیسی در اجماعسازی و ایجاد مشارکت عمومی تلاشهای مؤثرتری را به منصه ظهور برساند.
3- جهت دیگر از برنامههای تحولی باید معطوف به مسائل فرهنگی و اجتماعی کشور باشد؛ چراکه به نظر میرسد پروژه عرفیسازی و غربیسازی نسلها و تلاش برای تغییر زیرساختهای نگرشی و شناختی جامعه در امر تربیت و تعلیم، با جدیت در حال پیگیری است؛ اینچنین است که شاهد بحرانهای فراوان و نو شونده در عرصههای اجتماعی هستیم که گاهی جلوههایی از آن در کف خیابان و در مطالبات سرگردان آشوبطلبانه نمایش داده میشود.
باید مجددا به عنوان جامعه دانشگاهی گوشزد نمود که فرهنگ با جبر و ایجاب حاصل نشده و با جبر نیز تغییر نمی کند. اصلاح و تداوم فرهنگ غنی ایرانی اسلامی مستلزم آموزش و فرهنگ سازی صحیح مبتنی بر آموزه های دینی و رافت اسلامی است.
4- با درک عمیق از پیامدهای این پروژه مخرب و مستمر، منطقی است که دولت محترم به دو وزارتخانه مهم آموزش عالی و آموزش و پرورش توجه بیشتری نماید. رصد عملکرد وزارت علوم در این ماهها این نگرانی را نزد دانشگاهیان برجسته کرده است که ظاهرا تمایزات ویژهای در عملکرد و رویکرد متصدیان وزارت علوم نسبت به متولیان دولت قبل دیده نمیشود و این قطار خسته، همچنان بر همان ریل قدیمی پیش میراند! نظیر این معنا با ابعاد متفاوتی در وزارت آموزش و پرورش نیز به چشم میآید.
مرور اتفاقات اخیر دانشگاهها و نوع کنشگری سیاسی دانشجویان نخبه و آسیبشناسی آن بهخصوص آنچه که در دهم مهرماه در دانشگاه شریف و ایضاً در سایر دانشگاهها گذشت بیانگر اختلال در برنامههای دانشگاه تمدنساز است؛ هرچند تعطیلی کرسی های آزاداندیشی که اخیرا احیای آنها مورد تاکید دولت محترم قرار گرفته در ارائه آزادانه نقدهای منصفانه در محیط های دانشگاهی بر شکل گیری مطالبات و گاها حتاکیهای سطحی در بدنه دانشجویان بی تاثیر نبوده است گویی نظام آموزش عالی در طول این سالیان از درون تهی شده و کارکردهای تربیتی و توانافزایی خود را از دست داده است.
5- شاید فرصت زیادی پیشرو نباشد؛ پس نباید موج حوادث دیگرساخته باعث شود دولتمردان نسبت به وظایف تحولی خود بیاعتنایی کرده و اقدامات زیرساختی و راهبردی را به زمانی دیگر موکول سازند.
اینجاست که باید با پیشرانی علم و اندیشه و با محوریت دانشگاهیان و حوزویان آگاه و دلسوز، مراتب تحول و بازتنظیم ساختارها و روندها در دستور کار دولت محترم قرار گیرد تا ضمن اصلاح و ترمیم شاخصهای اقتصادی و پیگیری مجدانه وعدههای انتخاباتی دولت در حوزه مسکن، اشتغال و حفظ ارزش پول ملی، گره برخی مسائل درهم تنیده کشور باز شود و در آستانه تنظیم و تصویب برنامه هفتم توسعه، گامهای پیشرفت این کشور در تمام حوزهها به استواری و استحکام برداشته شود.
باشد که در پیشگاه صاحب و مقتدایمان امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشریف) و در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی ایران که میراث خون هزاران شهید و برکات وجودی امام عظیم الشأن (ره) است سرافراز باشیم.ان شاءالله
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: آموزش و پرورش آموزش عالی جنگ شناختی رسانه انقلاب اسلامی دولت محترم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۲۹۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست